محل تبلیغات شما

عمده تاکید این وبلاگ نظامی بر روی نیروی هوایی(AIR FORCE)است.آن هم به علت اهمیت بسیار بالای آن.

به عقیده ی من در حال حاضر نیرو های هوایی مهم ترین ارکان ارتش های امروزی هستند چرا که در واقع صنعت هواپیما های نظامی لبه تکنولوژی به حساب می آید.جنگنده ها می توانند در خاک دشمن نفوذ کنند وبا رها کردن چند هزار تن بمب بر روی تاسیسات حساس و حیاتی دشمن آنها را از کار بیاندازند.این نیرو های هوایی هستند که با یک پشتیبانی قوی از نیرو های زمینی و دریایی می توانند باعث پیشروی آنها شوند.همچنین یک جنگنده-بمب افکن خوب با هدایت یک خلبان مجرب می تواند هزاران نفر نیرو و چند گردان زرهی و تاکتیکی را متوقف کند.حالا ما در مرحله ای هستیم که می توانیم بگوییم ارتشی بدون نیروی هوایی کاملا از کار افتاده و ناکار آمد است.آیا می شود این روز ها یک قدرت نظامی را بدون نیروی هوایی تصور کرد؟قطعا خیر.

اگر کمی به تهدیدهای نظامی ابن روز های قدرت های بزرگ دقت کنیم هیچ فرمانده ی نظامی ای کشوری را تهدید به حمله ی توپ خانه ای یا زرهی نمی کند.بلکه می گوید ما تاسیسات کشور دشمن را به وسیله ی نیروی هوایی و بمب افکن های تاکتیکی خود نابود می کنیم.

زمانی که آمریکا می خواست به عراق حمله کند اولین اقدام نه تنها پیاده کردن نیروی پیاده نظام نبود بلکه این نیروی هوایی بود که برق بغداد و شهر های بزرگ را قطع کرد و به تاسیسات حیاتی با بمب های گرافیتی حمله کرد تا با چند بمب یک کشور را از کار بیاندازند.

امروزه دیگر ساختن اسلحه ی دستی به قدری ساده شده که یک گروه 10 نفره شبه نظامی هم می تواند در یک کارگاه کوچک زیر زمینی اسلحه تولید کند.پس حداقل دیگر یک نیروی زمینی به تنهایی ناکارآمد است.نیروی دریایی هم بدون پشتیبانی جنگنده ها کارایی مطلوبی ندارد.همین موضوع است که ابر قدرت ها را مم کرده تا با ساخت ناو های هواپیمابر به هرکجا نیروی دریایی و ناوهایشان را می فرستند بتوانند تعدادی قابل توجه جنگنده هم بفرستند.

شاید مثال هایی از این مورد بتوانند اهمیت نیرو های هوایی را روشن تر کند.در جنگ ایران و عراق تنها نیروی هوایی بود که توانست نیروی زمینی قدرتمند عراق را به عقب راند و مانع از پیشروی سریع این نیرو در خاک ایران شود.مثال دیگر ارتش امروزی افغانستان است.آن ها شدیدا به دنبال داشتن جنگنده برای مبارزه با پیکارجویان طالبان هستند، زیرا بر آنان واضح است که جنگ با یک گروه شبه نظامی به شیوه کلاسیک بسیار پر تلفات و دشوار خواهد بود.

اما مهم ترین شاهد اهمیت نیروی هوایی،نبرد Tora Bora در ابتدای جنگ افغانستان است.بنا بود همه چیز سریع انجام شود.نیرو های مشترک CIA و گروه پنجم نیرو های ویژه هوا برد(5th Special Forces Group Airborne) با همراهی متحدان شمالی یعنی نیرو های افغان متمایل به غرب از جلال آباد حرکت خود را آغاز کردند تا کوه های های تورا بورا را پاکسازی و اسامه بن لادن را زنده یا مرده به چنگ آورند؛اما اوضاع به گونه ای دیگر پیش رفت.تلفات نیرو های ویژه آمریکایی بسیار فراتر از انتظار بود. جنگجویان القاعده که با منطقه آشنایی داشتند به ارتفاعات بالای کوه پناه بردند و در غار ها پنهان شدند و با مسلسل هایПК نیرو های مشترک را زمین گیر کردند. نکته قابل تامل آن جا مشخص می شود که متوجه شویم فرماندهی نیرو های آمریکایی در ابتدا هیچ گونه پشتیبانی سنگین هوایی غیر از بالگرد های آپاچی (AH64) تدارک ندیده بود اما بعد دست به دامان حمایت گسترده جت های کارکشته ی F-14 شد.نیرو های آمریکایی به سرعت با Laser Marker های مخصوص مجهز شدند و چند ده فروند هواپیما با بمب های Laser Guiaded مواضع نفوذ ناپذیر القاعده را به مدت چند هفته بمب باران کردند و پیش از آن پیروزی هرگز در دسترس به نظر نمی رسید .


ماکت هواپیمای IRIF F14 Tomcat اولین هواپیمای کلکسیون من

اهمیت نیروی هوایی در چیست؟

آیا عملیات دریایی بدون پوشش هوایی موفق می شود؟

های ,نیرو ,نیروی ,هوایی ,یک ,نظامی ,نیرو های ,نیروی هوایی ,از کار ,را به ,های هوایی ,بدون نیروی هوایی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فایل اکی مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... emnicycrui اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها هر چی بخوای مرکزمهندسی پزشکی شیراز smitadevpon فراسو حسین گاراژیان ღ..::We Can Fly By SS501::..ღ نمایندگی کرج